گروچف از ایران می رود اما با رفتن او سرنوشت این سه شریک به کل از هم جدا می شود. تورج مبینی که با مرگ سیمین مواجه شده است، حال با زنی به نام اعلا روبروست که باید برای مرگ و زندگی او تصمیم بگیرد و از سوی دیگر پاپ که به شدت از ناحیه گروچف احساس خطر کرده، بنای فرستادن ساعد و افرا به قبرس را دارد و همچنین عبد که سرخوش از پس گرفتن پیام است در حال برنامه ریزی برای آینده است.

پاسخ به

×