درخواستی اسمات کوکمین

تک پارتی کوکمین اسمات جیمین:کوک بخدا قسم خستم امشب نه جان مادرت دیشب پاره شدم کوک:جیمین یک حرف دیگ بزنی کاری میکنم فلج بشی -_- جیمین:علاقه به فاک دادن داریا!؟ -_- کوک:برو بالا جیمین:نمیرم کوک:اوکی مشکلی نیست ناگهان کوک دست جیمین رو گرفت و کشوندش روی مبل و روش خیمه زد کوک:منتظر باش،منم منتظرم! کوک لباشو روی لبای جیمین گذاشت و خیس کیس میکردن،کوک دیک جیمینو توی دستاش گرفت طولی نکشید تا جیمین هم تحریک شد،کوک مشغول در آوردن لباس جیمین و خودش شد.کوک بی مئتلی دیکشو وارد جیمین کرد جیمین:اههههه اححححح اممممم کوک:دیشب ب....اهههه....فاکت دادم چطور تنگی اح جیمین:کوک،م....کوک:کوک؟؟؟؟؟؟جیمین: ددییییی اححححح محکم پلیز.بعد چهل دقیقه کوک از توی جیمین کشید بیرون جیمین جهت رو تغییر داد این دفعه جیمین روی کوک خیمه زد کوک:شروع کن جیمین:یکم مئتل شو :) (شوما لبخند شیطانی در نظر بگیرید :| )جیمین دیک کوک و گرفت و توی دستش مالش میداد یک ثانیه نشد ک جیمین کلشو وارد کوک کرد کوک:دیشب....رو نکردی ک.....اححح.....بلدی جیمین شی جیمین:احححح تنگی جیمین به طرز وحشتناکی ضربه میزد.مبل جلو عقب میشد(پارازیت میندازم:) نمد یا عقب جلو یا جلو عقب هر چی خودتو میدونید (پارازیت انداز....اسممو نمیگم‌ مهم نی :/ )جیمین هم بعد نیم ساعت کشید بیرون و خسته و کوفته خوابیدن (بد شد میدونم ستایش سوراخم نکن -_- )

پاسخ به

×