ویلم دفو: چرا در تئاتر بازی می‌کنم؟

در تئاتر حضور در ابتدا، میانه و انتهای اجرا سخت رضایت‌بخش است. اینجا شما مجموعه‌ای از لحظات را چون مهره‌های یک گردنبند به یکدیگر پیوند می‌دهید. وقفه‌ای وجود ندارد. ضرباهنگ و موسیقی را خود می‌آفریند. بر زمان استیلا می‌یابید و با سکوت هم‌بازی می‌شوید. چارچوبی برای اعمال خود می‌سازید و بدان مقید می‌مانید. برخلاف مسابقهٔ دو سرعت صد متر، اینجا با ماراتون سروکار دارید. ترشحات درون‌ریز آستانهٔ درد را بالا می‌برند و شما اوج می‌گیرید. اجرای خود را قدم به قدم درمی‌نوردید. شما هم‌زمان درون اجرا قرار دارید و از بیرون به تماشایش نشسته‌اید. بر موج‌سوارید؛ تعادلی بین نظارت درونی و رهاسازیِ بیرونی یا شاید این نظارتی بیرونی است و رهاسازی درونی؟ توجه را بیش از این متمرکز سازید؛ شما هم آفرینش گرید و هم خود آفرینش. ادامه این نوشتار را در سلیس نیوز بخوانید: D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1/2-%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1/727-%D9%88%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%AF%D9%81%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A6%D8%A7%D8%AA%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%85%D8%9F.html