زبونم لال چقده شلوغ شده گودی گودال - کربلایی نریمان پناهی
زبونم لال چقده شلوغ شده گودی گودال داد و بیداد چرا اجزای تنت زمین این صداشه زیر سم مرکب ها چه ریخت و پاشه از رو سینت تا که پا شد قسمتم فقط یه تکه بوریا شد وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا دستامو میبینی که داره میلرزه رفت و آمد میکرد تو بدنت نیزه زیر و رو کرد تا که نیزه رو تو گلوی تو فرو کرد شر به پا کرد سر تو رو پیش من از تنت جدا کرد سربریده تو رو با نیزه روی زمین کشیده راه چاره میدونم الان دیگه وقت فراره روی خاک افتادی میمونه انگشتر صدامو میشناسی برادر بی سر کی گرفته دست و پاتو تا صدام میکنی میشناسم صداتو خواهرت رو آزرد پیراهن کهنتو درآورد زیر لب آه هی میگفتی تا با صورتت چقدر زمین می افتی تا میشینه روی سینت با لگد میزنه میبینه سکینه وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا قصه تنهایی از دنیا سیرم کرد سرت رو نیزه ولله پیرم کرد وا مصیبت حرمله گهواره میبره غنیمت نگرونم آخه همسرم شده شمر و ساروبنم بین بازار منو تنها نزاری میون انزار نیمه جونم تا ابد برای تو روضه میخونم وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا وا حسینا ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید