خاطره جاودان من در اصفهان!

به بهانه‌ی #روز_اصفهاناز اصفهان خاطراتِ بسیاری دارم، اما آنچه #روزاصفهانِ مرا ساخت، بی‌شک، دیدار و گفت و شنودی مفصل با #مسعودصرامی عزیز و بازدید از برساختِ مفاهیمِ #یاریگری و #فتوت در همه‌ی عرق‌ریزان روحِ این مرد عاشق، چونان #شیخ_بهایی ها؛ در تمام آنچه از خود به یادگار گذاشته و می‌گذارد، آن هم درست در بیست و ششم آبان ماه هزار و چهارصد، یعنی پنج روز پیش، در #روزجهانیکارآفرینی بود.هرچند، روز اصفهان، صبح "کار" و "آفرینش" هم است! نیست؟! و تمام تاریخ اصفهان، لحظه لحظه‌ی مواجه‌ی با این دو مفهوم را گواهی می‌دهند چونان که واژه واژه این سروده، شوری که کلامِ همه‌ی عاشقانِ جهان است و هم نیمِ جهان:"اي كوه تو فرياد من امروز شنيديدردي ست درين سينه كه همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نكردنديا رب چقدر فاصله ي دست و زبان است خون مي چكد از ديده در اين كنج صبورياين صبر كه من مي كنم افشردن جان است!"- کاوه فرهادی. ( یادداشتی در نخستین روز آذرماه، روز اصفهان!)

ژانر:

پاسخ به

×