لب گریه

لب گریه هر جا هنرش تمجید میشد او با تمام احساسش قدردان زنی به نام زهرا بود و باتمام تارو پود وجودش دنیای هنریش رو مدیون زهرای عزیزش که هم مادر هم استاد هم دوست ویاورش خطابش می‌کرد بود...من از سبک متفاوت وصدای زیبای ماکان اشگوری همیشه لذت بردم و دوست داشتم احساس خودم را در قالب تصویر از ترانه (لب گریه ) بیان کنم ... تا کسی با خود آشتی نداشته باشد وصلح نکند وخوشنود از خود نباشد نه طعم عشق نه طعم شادی نخواهد چشیدومن الهام گرفته از هنر این بزرگوار تصمیم گرفتم آشتی باخود رو به تصویر بکشم بنابراین تصویر ماکان به همراه آلبومش را چاپ و روی کتابی جلد کردم چرا که در کل دنیا کتاب نماد آگاهی هست وهرکس خود را درگیر آموختن کند نجات پیدا خواهد کرد از تاریکی وجهل درونش ...وبه این شکل خواننده از اول کلیپ تا پایان حضور داشت وکتاب شاه کلید خلاصی از بند تاریکی و تنهایی شد. و با اجازه ای که از ایشان گرفتم دلنوشته ای از خود دکلمه وبه آهنگ اضافه کردم تا داستانی که برای این آهنگ نوشته بودم بیشتر درک شود. با کمترین امکانات موفق به اتمام کار شدیم در این مسیر اسپانسر واقعی من آقای پیمان پارامی هنرمند باهوش وبا استعداد شهرمون تبریز بود که زیر چتر حمایت ایشون هرآنچه درذهنم تصویر سازی کردم تا جايي که ممکن بود به تصویر کشید وهمچنین زهراهای عزیزم که هر لحظه کنارم بودن وآقای فرید جاوید عزیز که صداگذاری و موزیک نهایی رو برام آماده کردن وآقای بهزاد جاوید قدردان تمام دوستانی هستم که کمک حال بودند ...تقدیم به تمام شمایی که شجاعانه توان رهایی خود ازبند حوادث هستید ومیدانید شادی به دست اوردنیست.