جن به امان تیر پرتاب میکنه وآمان را پیش خودش اسیر میکنه وروشنی برای نجات آمان به جنگل سیاه میره وروشن برای نجات جان آمان با جن صفر معامله میکنه وجن برای اینکه آمان را نکشه به روشنی میگه که باید اولین بچه ات را به من بدهی .

پاسخ به

×