داداشی کپ:(؟
بیبن بهت قول دادم که 20 شم که بمونی محرم رویادتع بیبن شد چندم صفر خبر اومد گفتن حالت مثل همیشه بد شده:(ومردی میدونی اون روز همه میخندینا همه شادی میکردنا میگفتن تو داداشت از دست ندادی:) میگفتن توهیچیت نی یادته چقدر رسمی بودم بهم گفتیا تنهام نمی زاری اونوقت:) چیشد چه روزای داشتم:) شدم دپ هروز با گریه نشدم اون دختر مهربون اگه ط میموندی:) هی اینجوری نبودم خودت میدونی خستم از اون بالا زندگیم میبنی بیا منم ببر:) دیدی زودی رفتی دیدی نمودنی هی:(میدونی نمی دونستم میگفتن غم اخرتون باشه یعنی چی:) چرا تنهامگذاشتی:)خیلی خستمه
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت