خدا را همدمی

••• سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمیدل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمیچشم آسایش که دارد از سپهر تیزروساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمیخیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیمکز نسیمش بوی جوی مولیان آید همیزیرکی را گفتم این احوال بین خندید و گفتصعب روزی بوالعجب کاری پریشان عالمیسوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگلشاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمیدر طریق عشقبازی امن و آسایش بلاستریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمیاهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیسترهروی باید جهان سوزی نه خامی بی‌غمی
ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید