پارت ۱ راوی:کت نوار و لیدی باگ بازم شهر و نجات دادند. کت نوار: مای لیدی حالا که زمان داریم میتونیم باهم صحبت کنیم لیدی باگ:درمورد چی؟ کت نوار:بانوی من، من دوست دارم ولی تو حتی بهم محل نمیزاری لیدی باگ:کت صد بار بهت گفتم من عاشق یکی دیگم کت نوار:پس من معجزه اسام رو بهت میدم برو بده به عشقت تا عشقت همکارت باشه لیدی باگ:کت خل بازی در نیار تو برای اینکار انتخاب شدی کت نوار:مهم نیس دیگه مهم نیس راوی:کت نوار پنجه برندش رو فعال میکنه و میخواد که اونو رو به بدنش بزنه. لیدی باگ:میخوای چیکارکنی کت کت نوار:همون کاری که خیلی وقت پیش باید انجام میدادم من از این دنیا هیچی ندارم مادرم مرده پدرم بهم بی اهمیتی میکنه توهم که مثل پدرم بی اهمیتی میکنی میخوام برم پیش مادرم هیچکس مثل اون مهربون نیست.

پاسخ به

×