من و روما بستنی با پدر فروخته میشوند.

داستان در مورد من و پدرم است که مشغول فروش بستنی در روما هستیم. هر روز با هم به خیابان‌های پر از گرد و غبار می‌رویم و با صدای بلندمان، بستنی‌های خوشمزه را به مشتریان عرضه می‌کنیم. زمانی که کسانی از تمام دنیا به روما می‌آیند و بستنی ما را می‌چشند، خرمی و خرده‌کردن از نمایش تعجب آنها را به دل ما می‌نشاند. این کار، علاوه بر کسب درآمد، باعث ایجاد لحظات خوشبختی و برکت بین من و پدرم شده است.

ژانر:

پاسخ به

×