اے کاش اینجا بودومرا درآغوش مےکشید آنگاه غمم که هیچ خودم را هم درآغوشش فراموش میکردم

ای کاش اینجابود درست روبرویم زمان متوقف میشد براے هردویمان مرامحکم درآغوشش میگرفت غرق میشدم دردوچشمانش میگفت نترس من کنارتم اےکاش که حسرت آغوشش بردلم نماندکه این بدترین درداست برایم...
ویدیوهای مرتبط