داستان عشق رنویر، پسری فقیر و ایشانی، دختر یک تاجر ثروتمند است. رنویر که در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده در دوران کودکی در خانه ایشانی کار می‌کند. پدر رنویر راننده پدر ایشانی است آنها با هم بزرگ می‌شوند و به دوستانی صمیمی تبدیل می‌شوند. رنویر در عالم کودکی عاشق ایشانی می‌شود اما این حس را از او پنهان می‌کند چون می‌داند که خانواده آنها تفاوت طبقاتی زیادی با یکدیگر دارند سال‌ها می‌گذرد و آنها بزرگ می‌شوند.و…

پاسخ به

×