سریال برف بی صدا میبارد قسمت 41

خلاصه داستان برف بی صدا می بارد: اگر بمانی، غزل غزل ترانه لبخند به پایت می ریزم. پرده حسرت از دلت بر می کنم. برف بی صدا می بارد، دردانه من. بمان تا رسم پذیرایی از تقدیر را بجا آوریم.