امان جنید خان و روشنی احمد دو آدم مجزا و غریبه هستند که زندگی آنها به طرز عجیبی، از طریق قسمت، سرنوشت، معجزه و هر چیزی با این عناوین به یکدیگر ارتباط پیدا میکند. امان نواب (یک عنوان شاهانه) است و اعتقادها براین است که او تحت تصرف یک جن است. روشنی یک طوائفی است که قلبی از فرشته دارد. (طوائف در اصل یک فاحشه رتبه دار بود که به اشراف شبه قاره هند ، به ویژه در دوران مغول ، سرویس می داد). پروین، مادر امان به خاطر جادوی جن سخت بیمار است و تنها درصورتی حفاظت خواهد شد که اما با یک ایانا (زنی که قلبی فرشته گونه دارد) ازدواج کند. سلما، نامادری روشنی وانمود میکند بیمار است تا روشنی را مجبور کند به خاطر پول با امان ازدواج کند. امان سوءظن به روشنی پیدا کرده و فکر میکند برای او تور پهن کرده است و به همین خاطر از روشنی احساس تنفر پیدا می کند و در عوض ازدواج کردن با روشنی به او یک برگه چک میدهد. امان و روشنی با هم ازدواج می کنند

پاسخ به

×