پارت ۲ امیر: با رهام رفتیم خونه رهام: امیر میایی بریم بیرون؟ امیر: نه حالش ندارم رهام: بیا بریم دیگه امیر: باش رهام: افرین داداشی خوب امیر: به قول فاطمه چی بپوشم حالا؟ رهام: بقول ضحا من خودم موندم چی بپوشم رهامیر: خخخخخخ رهام: اون کت و شلوار خاکستریت امیر: کفش؟ رهام: اممممممممممم، کفش سفیدت که پشتش سورمی هست با عینکت امیر: اها رهام: امیر رفت بالا که اماده بشه منم پیام دادم به عسل که با امیر یه نیم ساعت دیگه میایم کافه امیر: من حاضرم رهام: به به شاه پسر باید اسفند برات دود کنم امیر: مزه نریز بریم؟ رهام: بله بریم، شوار ماشین شدیم امیر: خوب کجا بریم؟ رهام: بریم به کافه رز امیر: به چشم، رفتیم کافه رز، رهاممم رهام: هومم؟ امیر: چرا اینجا هیچ کس نیست و انقدر ترسناکه رهام، مسعود، عسل،اهو: تولدت مبارککککککککککککککککککککک امیر:و...و....و.... و.... و... و.... وای اهو: تولدت مبارک عمرمممممممممممم امیر: من فدات بشم الهی زندگیم اهو: امیر دستش رو باز کرد که برم بغلش منم خودم رو پرت کردم تو بغلش امیر: میدونستی چقدر دوست دارم؟ اهو: من عاشقتممممممممم مسعود: اه اه چندشااااااااااا رهام: مسعود ببند دهنت رو، زن نداری نمیفهمی من و امیر چه میکشیم عسل: چه میکشید؟ رهام: عشق رو عسل: اه اهو: از بغل امیر اومدم بیرون عسل: بفرمایید بشینید اهو: همه نشتیم و رهام کیک رو اورد همه: انشالله که صد ساله شی غم نبینی و پیر نشی اهو: و سایت بالای سر منو مامان و بابات رهام: منم که کشکم امیر: اختیار داری شما گل کلمید همه: خخخخخخخ

پاسخ به

×