آقای حکایتی / زیر گنبد کبود

. یکی از نوستالژی های نسل ما #دهه_شصتی ها برنامه #زیر_گنبد_کبود با اجرای " آقای حکایتی " که همان جناب 《 #بهرام_شاه_محمدلو 》 بود، که فکر کنم از تلویزیون روزهای جمعه پخش میشد. . یادم می آید جمعه ها مادرم لباس تمیز و وسایل حمام تو پارچه ای میگذاشت و با پدرم میرفتم حمام عمومی و از شوق اینکه زودی حمامم تمام بشه و بیام آقای حکایتی ببینم تو حمام پسری آرام و باادب بودم. . برخی تصاویر یا صداها مانند این تیتراژ میتونه آدم رو ببره به گذشته و نوعی شادی و غم در انسان ایجادکند. . کاش پدر و مادرها تیتراژ برنامه های کودکی چون هادی و هدا یا خونه مادر بزرگه و تیتراژ ابتدایی و پایانی این برنامه قشنگ رو دانلود کنند برای فرزندان خود پخش کنند. واقعا دلم برای نسل دهه هشتاد و نود و حتی دهه هفتادی که این برنامه کودک ها پراز خاطره انگیز رو نداشتند میسوزد. . به شعر تیتراژ پایانی برنامه آقای حکایتی توجه کنید چه شعر زیبا و پراز حس خوب است : ¤ ستاره بود بالا شکوفه بود پایین قصه ی ما تموم شد قصه ی ما همین بود . پایین اومدیم آب بود رفتیم بالا آسمون تا قصه های دیگه خدا نگهدارتون ¤ . جامعه پراز ناامیدی و درد و سختی و بی پولی و تهاجم فرهنگی شده امروزی ایران شدید به داستانهای آرام بخش #آقای_حکایتی نیاز دارد.