دیدار جهان بی تو غم انگیز شد ، ای یار ! انگار ، بهاری است که پاییز شد ای یار ! چندان که مرا جام تــُهی شد ز می وصل جانم ز تمنای تو ، لبریز شد ، ای یار ! ناچار ، زمین خورد شکیبایی عاشق چون با غم ِ عشق تو گلاویز شد ای یار ! باد سحری نافه گشاد از سر زلفت ، او کامروا شد که سحرخیز شد ای یار ! کی می رود از یاد من آن سال ها که پاییز از باغ و بهار تو ، دل انگیز شد ای یار ! گفتی که تو را می کشم ، امروز کجایی ؟ بشتاب به سویم که خود آن نیز شد ای یار ! #حسین_منزوی #هانیه_حیدری @haniehheydarii

پاسخ به

×