سریال پونی کوچولو قسمت اول

موضوع در این مرد هست فلاترشای از خواب پا میشه و میره دستشویی و دست و صورت میشوره و مسباک میزنه و میاد سلام میکنه و بعد میره صبحانه میخوره و بعد میره بالا پیشه توایلایت بعد توایلایت همش جیغ میزنه فلاترشای میگه اه بس کن توایلایت کر شدم توایلایت نمیشنوه و فلاتر شای پرت میشه و گیر میکنه و میگه کمک گیر کردم بعد میاد و به توایلایت میگه بسته توایلایت میگه ببخشید فلاترشای ندیدم اونجا هستی و میگه اینجا چیکار داشتی اون میگه امروز چیکار کنیم توایلایت میگه من کلی کار های پرنسسی دارم برو بازی کن یا با ریبودش پرواز کن فلاتر شای میگه توایلایت لطفا بیا دیگه توایلایت میگه باش بریم بیرون البته من اونجا اشتباه گفتم بالکن و فلاترشای میگه ممنونم بهترین دوست دنیا و هم دیگه رو بغل و بوس میکنن توایلایت میگه بسته این کارا بیا بریم بیرون فلاترشای میگه باشه بریم بعدش توایلایت میگه فلاترشای عزیزمهرچقدر دوست داری میتونیم اینجا باشیم و میگه هروقت خسته شدی میریم خونه فلاتر شای میگه ممنونم بهترین دوست دنیا خیلی ازت ممنونم عزیزم تو بهترین دوست دنیا هستی و در اخر ممنونم که ما رو لایک کردین