شعر كودكانه تركى.قروه درگزین.پرویز محمدى

صدا كردن حيوانات در قروه درگزين كيش كيش گفتم به مرغ ها آهاى دختر نزديك بيا به بچه الاغ گفتم قيرروو سوختم گفتم به سرما توتمك:سوختن از سرما و يا دود كردن از سرما و شايد بتوان گفت يخ زدن از سرما.(البته توتمك در اصل به معنى درد كردن مى باشد) به الاغ هيى هيى گفتم به لحاف وصله زدم الاغ من لگد زد الاغ كه نيست ،اون اسب است دويد و در گِل فرورفت الاغ من يورتمه رفت در شكمم شيوون به پا كرد جوروك،جوروك گفتم به جوجه ها نمى زارم بره تو كوچه ها مرغ من قود قود كرد ابر ها شرق شرق صدا كردند گاوها ى ما بُوو،بوُو كردند در عروسى داير ه و تار است بياييد!بياييد،به خانه ما شعر بخوانيم براى پسر ها و دختر ها دختر و پسر سلامت باشن دل گل و باغ باشن