یکی بود یکی نبود
یه آقایی بود که تو خونه تنها مونده بود و میخواست برای خودش چای درست کنه️
کتری رو گذاشت رو گاز و رفت پای اینستاگرام چشم باز کرد و دید کتری آب نداره و خشک شده
کتری رو گرفت زیر شیر آب و یک صدای فیسسسسس بلند شد
کتری پر از آب شد و دوباره گذاشتش روی شعله و دوباره رفت پای اینستاگرام اما ایندفعه حواسشو شیش دونگ جمع بود
دید صدای فیس فیس میاد رفت جلو و دید که کتری داره آب مید
اونجا بود که به عمق فاجعه پی برد و با من تماس گرفت و باقی داستانو دیگه خودتون دیدید.
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت