رفتم تو اتاق لباسام رو درآوردم و رفتم حموم بیت خودم از تو آهنگ 5نفره رو خوندم وان رو پر کردم و توش دراز کشیدم دستم رو گزاشتم رو شکمم و گفتم اگه تو نبودی کار من آسون تر بود چشمام رو بستم و نمی دونم چطور شد که خوابم برد با کابوس اون شب که جیهوپ اومد ابنجا از خواب بیدار شدم دیدم با لباس رو تخت خوابیدم بلند شدم که برم بیرون رفتم در و باز کردم یهو جیغم رفت هوا«جیمین*ات! شوگا: جیهوپ+تهیونگ؛ نامجون_جونکوک#جین» *ببخشید بیدارت کردم جیهوپ گفت بیدارت کنم بیای صبحونه بخوری ! وای قلبم«قلبشو گرفت» وای دلم وای قلبم : هووووو ! وای خدا درو بستم که صدای دادو بیداد شوگا بلند شد بخدا میکشمت دفاغم اومانیییی دماغم درو باز کردم همه پشت در بودم دوباره درو بستم و در و قفل کردم ! آخیش رفتم تو آینه لباس رو دیدم خیلی خوشگل بود راستی این لباس رو جنی به من نداده بود چرا چرا ایجاش لک گرفته با عصباتیت رفتم پایین ! جیهوپپپپپپپپپپپپپپ@وای خدا«قهوه ریخت روش *هق هق لباسم چطوری اینجوری شد +دیشب تو خواب بودی ی لباس برات پیدا کردم دادم اونو پوشیدی ولی لباس خیلی زشته *تو به این میگی زشت من به این میگم همه چیز چون اینو جنی به من داده هق #جنی واقعاااا _داره دروغ میگه جنی عضو بلک پینک *هر هر خندیدیم گوشیم زنگ خورد دیدم رئیس کمپانی «*ات: رئیس کمپانی» : سلام خانم جانگ کنسرت پس فرداست *سلام بله حتما کی بیام کمپانی برا تمرین : همین الان *چ.. چشم پایان مکالمه *وای خدا من باید برم لباسم خوبه زیبا هم هستم برم وایسا جین آیم ورد واید ایز هندسام یونو؟ یس ولی به پای من نمیرسی *باشه خخخخ جیهوپ غذا رو درست کن پس فردا کنسرت دارم باید برم کمپانی وایجی بای
ژانر:

پاسخ به

×