خلاصه داستان: شیرین و ستاره با نیکنام قرار می گذارند که لوح ها را به او بفروشند. از آن طرف نیکنام به ستوده اطلاع می دهد که لوح ها را غلام و دوستانش به دست آورده اند. نیکنام محلی را برای معامله تعیین می کند اما غلام به شیرین و ستاره اطلاع می دهد لوح ها ناپدید شده اند.
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت