کپشن پارت ۳ فصل ۱
حرف میزد ارسلان پسر خاله من هست گیتار بلده منم میرم عسل اونجا یاد می‌گیریم. پیاده شدم سلام کردم وقتی دختره رفت به عسل گفتم برو تو بالا به ارسلان گفتم:کی بود؟ ارسلان:خواهرم پانیذ بود. دیانا:اهان قیافش پیدا نبود نفهمیدم پانیذ هستش بریم بالا. ارسلان:تو برو من میام. رفتم بالا عسل روی مبل نشسته بود نشستم پیشش عسل یه نگاه بهم کرد گفت خوشگل شدیا دیانا:خخخخ مرسی راستی عسل یه چیزی بگم بابام امروز گفت فردا برای خواستگار میاد اصلا نمی‌خوام بیان.داشتن می گفتم که ارسلان اومد:
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت
