شهید غلامحسین جعفری پور فرزند اسداله دوازدهم آذرماه هزار سیصد و چهل در خانواده ای مذهبی در دهلران چشم به جهان گشود، دوران کودکی را که همه بچه ها در آغوش پدر و مادرشان سپری می نموند. خزان روزگار در سه سالگی مادرش را از او گرفت و پدر برایش هم پدر بود و هم مادر. در سن هفت سالگی همزمان با همسن و سالهایش پا به مدرسه گذاشت دوران ابتدایی را سپری نمود و وارد دوره راهنمایی شد دوران اوایل انقلاب نوجوانی فعال و انقلابی بود زمزمه شروع انقلاب و رهبری امام راحل او را به فعالیت در راه انقلاب و امام وا داشت.
در حین تظاهرات هایی که بر علیه رژیم شاه داشت، توسط نیروی ساواک دستگیر و چند روز را در زیر شکنجه های ساواک در زندان به سر برد با لطف و عنایت خدا خیلی زود آزاد شد.
اما باز هم از تلاش و فعالیت دست برنداشت تا پیروزی انقلاب با شروع جنگ تحمیلی به همراه خانواده به آبدانان مهاجرت کرد. از آنجا که پسری مهربان و دلسوز بود در برابر فداکاری پدر احساس مسئولیت می کرد و با وجودی که درس می خواند به دنبال کار نیز رفت تا کمک حال پدر و خانواده باشد. او توانست دیپلمش را با موفقیت بگیرد.
سال 1362 بعنوان حسابدار اداره تعاون و روستایی استخدام شد. دوره حسابداری را هم در مرکز فنی و حرفه ای گذراند. او اهل ورزش بود و در رشته بدنسازی کار می کرد، جوانی توانمند و پرقدرت بود سال 70 پدرش را هم از دست داد.
سال 78 از کار دولتی دست کشید و بیشتر با ورزش گذراند، مجوز تأسیس باشگاه بدنسازی گرفت و به عنوان مربی مشغول به فعالیت شد تا اینکه در سال 84 مجدد با شرکت پاکسازی میادین مین قرارداد بست و مشغول به مین زدایی شد. چند سالی در دهلران بود تا اینکه در سال 91 به همراه شرکت به منطقه سرو از توابع ارومیه رفت و پس از چند ماه در صبح یکی از از روزهایی که به مأموریت رفته بود بیست و دوم مرداد ماه 1391 بر اثر انفجار مین به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت