غدیرخم در روایات اهل‌تسنّن ۲

️ غدیرخم در روایات اهل‌تسنّن ۲ نسائی به‌سند دیگر روایت کرده است : رسول‌خدا ( صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ) دست علی را گرفت و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند : اَلَم تَعلَمُوا أنی أولی بِکُم مِن أنفُسِکُم قالُوا نَعم ، صَدَقَّتَ یا رَسولَ‌الله ، ثُمَّ أخَذَ بِیَدِ عَلی فَرَفَعها فَقالَ : مَن کُنتُ وَلیَّهُ فَهذا وَلیّه ۱ ️ آیا نمی‌دانید که من نسبت به شما أولی از خود شما هستم ؟! گفتند : بلی می‌دانیم ، تو راست می‌گوئی ای رسول‌خدا! پس آن‌حضرت دست علی را گرفت و بالا برد و فرمودند : هر کس من ولی او هستم، این علی ولی او است ۱ هم‌چنین ، مسند از زیدبن‌ارقم نقل کرده که گفت : وقتی پیامبر ( صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ) از حجة‌الوداع برگشت در غدیرخم پیاده شد و دستور داد زیر درخت‌ها را جارو زدند ، سپس فرمودند : کانی دُعیتُ ، فَاَجبتُ وَ إنّی تارِک فیکُم الثِّقَلَینِ أحدَهُما أکبرُ مِنَ الآخَرِ ، کتابَ اللهِ وَ عِترَتی أهل‌َبیتی ️ فَانظُرُوا کَیفَ تَخلِفُونی فیهِما فَاِنَّهُما لَن یَفتَرقا حَتّی یَردا عَلَی‌الحوضِ ثُمَّ قالَ : إنَّ اللهَ مولایَ وَ أنا وَلیُّ کُلّ مُؤمِن ثُمَّ اَنَّه اَخَذَ بِیَدِ عَلی ( علیه‌السّلام ) فَقالَ مَن کُنتُ وَلیّهُ فَهذا وَلیّهُ ۱ گویی من دعوت شده‌ام ، و اجابت می‌کنم ( وفاتم نزدیک شده و آماده وفاتم ) و من دو چیز گران‌قیمت میان شما می‌گذارم ، یکی از آن‌ها بزرگتر از دیگری است ، کتاب خدا و عترتم ، اهل‌بیتم ️ پس نگاه کنید بعد از من با آن‌ها چه می‌کنید ؟! به‌طور یقین ، این دو « قرآن و عترت » هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا نزد حوض کوثر بر من وارد گردند سپس فرمودند : همانا خدا مولای من است و من مولای هر مؤمن هستم ، پس از آن دست علی ( علیه‌السّلام) را گرفت و فرمود : هر کسی من مولای او هستم ، این علی مولای او است پی‌نوشت : ۱ _ خصائص نسایی ص ۱۰۱