واقعیت از زبان شاهدان ماجرای فوت آیلار حقی

واقعیاتی که توسط رسانه‌های ضدانقلاب سانسور می‌شود نگهبان برج شهران: دیشب نگهبان لابی بودم؛ برای صرف شام به نگهبانی آمدم، حدود چند دقیقه بعد یک خودرو ۲۰۶ نوک‌مدادی که برایم ناشناس بود داخل آمد؛ همکارم آقای کرم‌شایان نیز که نگهبان درب برج شهران است همراه من مشغول صرف شام بود، به همکارم گفتم که این خودرو ناشناس است و به دوربین ورودی پارکینگ نگاه کردم که دیدم خانمی از ماشین پیاده شد و رفت. من نیز از اتاق بیردن آمدم تا از راننده در این خصوص سوال کنم؛ از وی پرسیدم که این چه کسی بود داخل آوردی؟ وی نیز جواب داد: «من همیشه ایشان را این‌جا پیاده می‌کنم، تو کی هستی؟ بعد یک اسمی به من گفت که یادم رفت، من نیز بعد از یک ربع به لابی رفتم. همکارم زنگ زد زود بیا نگهبانی؛ من نیز رسیدم و دیدم که با عجله به طرف برج فایند که فوندانسیونش ریخته شده و قصد ساخت مجتمع تجاری دارند می‌رود؛ آنجا من هم از لابی محوطه رفته و پایین را نگاه کردم که در تاریکی خانمی را از دور دیدم. همکارم با ۱۱۰ و اورژانس و آتش نشانی صحبت کرد؛ لحظاتی بعد آگاهی به محل حادثه آمده و وقتی دوربین را چک کرد، دیدیم که ۲۰۶ این خانم را پیاده کرده و رفته است و خانم هم از طرف ورودی پارکینگ داخل برج نشده و پشت ساختمان رفته است. کارشناس اورژانس: حدود ساعت ۲۲ یک مورد سقوط غیرهمتراز اعلام شد که تا ۱۰ دقیقه رسیدیم؛ حادثه دیده تنفس داشت ولی فاقد هوشیاری و روبه شکم افتاده بود و شکمش متورم شده و خونریزی داخلی داشت. با کمک عوامل آتش‌نشانی داخل آمبولانس گذاشته و دیدیم که ایست قلبی - تنفسی کرده و با سی‌پی‌آر به بیمارستان شهدا انتقال دادیم که نبض مریض برگشت اما لحظاتی بعد فوت کرد.