بعد از ترور در شاهچراغ، ایذه و اصفهان، هرکس شعار زن، زندگی، آزادی میدهد تروریست و باعث ناامنی در ایران است.
آیا آن محرکی که بخشی از افکار عمومی را وادار میکند حقیقت را نفهمند، در صورت ادامهی این روند به همین نفهمی دامن نخواهد زد؟
آیا در صورت دامن زدنِ محرکین به "نفهمی مخاطبینشان"، جامعه به هدفی که "بعضی آقایان" در تخیل دارند، یعنی مطالبهی از حاکمیت خواهد رسید؟
یقین بدانید با وجود بازی کثیفی که برخی از سلبریتیها و سیاسیها (با حاشیهی امنی که #قوه_قضائیه خواسته یا ناخواسته به نفع آنها ایجاد کرده) راه انداختهاند، بخشی از جامعه هیچ وقت به حقیقت نخواهد رسید.
مگر در ماجرای آرتین و جنایت #شاهچراغ و ماجرای کیان و ایذه افکار عمومی را دچار تردید نکردند؟
وقتی عامل تحریک و تردید افکنی با خیال راحت فعال است؛ چطور ممکن است افکار عمومی بتواند درک درستی از حقیقت پیدا کند؟؟!
پس با وجود سلبریتیها و سیاسیهایی که در حال سوءاستفاده از عدمِ قاطعیت قوه قضائیه و شورای عالی امنیت ملی هستند؛ فقط چرخه ی جنایت است که تداوم پیدا کرده، عادی شده و چه بسا افکار عمومی به لطف سلبریتیها و با درکی کاملا غلط به این نتیجه برسد که "اگر آنگونه که سلبریتیها میگویند: جنایت شاهچراغی که داعش بر عهده گرفته و ایذه ای که جنایتش واضح است کارِ خودِ حکومت است" پس تداوم جنایت علیه مدافعان امنیت خوب و پاسخی به آن است.
در یک نمونه آقایی که خودش برادر شهید است اما از ابتدای بحران تریبون رسانه ای تجزیه طلبان شرق و غرب کشور بوده هر روز حرف مفتی در پیج اینستاگرامش منتشر کرده و دو ساعت بعد بدون اعلام اینکه دروغ بوده حذف میکند.
چرا با درک اینکه آمدنیوز رسماً به #سلبریتیها و اکانتهای سیاسی غربگرا منتقل شده؛ حتی یک نفر از این افراد را در مقابل افکار عمومی برای اثبات ادعایشان پاسخگو نکردهاید؟
آیا مدیریت بحران میتواند با وجود عدمِ برخورد با عناصرِ تحریک کننده افکار عمومی و تردید آفرین، محقق شود؟
خون فرزندان این ملت بر سنگ فرش خیابانها ریخته شد.
مادران عزادار شدند.
کسب و کار بازاری ها به هم ریخته؛
مردم کلافه اند!
و در این بحران، سهم آن مسئولی که با عوامل تردید آفرین برخورد نمیکند قطعاً و یقیناً از سهم آن سرویس اطلاعاتی که روی سواستفاده از عواملِ بحران آفرینی که کسی با آنها کاری ندارد کمتر نخواهد بود...
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت