متن شعر «سرود روح هستی»:
در جایش، کوهی محکم
در وقتش، با احساسم
ریحانه، روح هستی
وارث عطر یاسم
مثل سمیه/ شده خونم/ آبیار سرو ایمان
ام وهب، من/ که نشانم/ به شهامت در دل میدان
هم شهیده/ شدم و هم/ مادر و یار شهیدان
تاج کرامت/ بر سردارم/ من سردارم
علمی ز حیا / روی دوشم/ با طراوت/ پر خروشم/ من در این سنگر
به هر/ فتنه، کوهم/ با شکوهم
روح هستی/ آسمانم من/ بیکرانم من
* * *
زنم، شکوه و جمال هستی
حماسه سازم برای دنیا
فدایی حقم، چو مادرم زهرا
* * *
چون خون در، رگ زمانه جاریام
انسان ساز، شکوه خانهداریام
در ورزش، به قله پر کشیدهام
در دانش، به آسمان، رسیدهام،
ستارهای، تابانم
میترسد شب/ از وقارم / از حیا و از حضورم
میخواهد شب/ نرسم من/ به حقیقتها، به نورم
میترسد شب/ که سرافراز / که زنی آزاده باشم
آزادم من/ آگاهم من/ میخواهم من
که شوم دشمن/ با فریب و/ فتنههای/
پوچ شیطان/ تا نفس دارم
به هر/ فتنه، کوهم/ با شکوهم
روح هستی/ آسمانم من/ بیکرانم من
* * *
زنم، شکوه و جمال هستی
حماسه سازم برای دنیا
فدایی حقم، چو مادرم زهرا
* * *
قلب خانه، جای من
بال من، حیای من
حق آراست، بهشت را
زیر پای من
در دست من
دنیای من
من باغبان لالههای سرخ این دیاریم
آموزگار غیرتم، آیینهی وقارم
نشانهای برای
زنان روزگارم
زینبیام ، سر میدهم، معجر نمیگذارم
خار چشم ظلمت شد
چشم بیدارم
با شهامت / با حیا در / لشگری از فرشتگانم
پنجره ای، رو/ به زنان و / دختران این جهانم
من پیغامِ / مادرم را / به جهانی میرسانم
زیبا گردد/ تا ایرانم / در میدانم
من حسینی و در / راه زینب / هم صبورم/ هم غیورم/ من در این پیکار
به هر/ فتنه، کوهم/ با شکوهم
روح هستی / آسمانم من/ بیکرانم من
* * *
زنم، شکوه و جمال هستی
حماسه سازم برای دنیا
فدایی حقم، چو مادرم زهرا
شاعر: آقای قاسم صرافان
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت