شعر۴۴:بهانه ی مرده...
به گرد روی توام ای بهانه ی مرده...
که سوخته بال و پر پروانه ی مرده...
اسیر عشقمو عشقم اسیر نمی خواهد
چه دست و پا بکند فرزانه ی مرده...
نه باده می خواهم نه جامی از شراب
که گشته بسته در میخانه ی مرده...
زمان،زمان گذر کردن است بیا مگذر
از این نامه رسان زمانه ی مرده...
بهار ۹۳
برگرفته از کتاب مرگ آلاله
شاعر مهرداد شائقی(مهر)
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت