جولی ۳۷ ساله به کمک پرنده شتافت و پا‌های حیوان را از تله چسبناک جدا کرد ، اما زمانی که این شاهین چنگال‌های ۱۲ سانتی‌متری تازه آزاد شده خود را در دستانش فرو برد و سنجاق کرد، بهای تلاش‌های قهرمانانه خود را دریافت کرد. وی به یاد می‌آورد: من واقعا فکر می‌کردم که این فقط یک نجات ساده است. چنگال‌هایش را به من بست و سه تا از جلو و یکی در پشت دستم رفت. خیلی تکان دهنده بود. این دردی بود که قبلاً در زندگی ام تجربه نکرده بودم، زیرا نمی‌توانستم دستم را حرکت دهم. هر بار که پرنده را حرکت می‌دادم، سفت‌تر می‌شد. توصیف این نوع درد سخت است. جولی سعی کرد شاهین را در جای خود نگه دارد تا از حمله بیشتر به او جلوگیری کند، در حالی که سعی داشت خود را ۵ متر روی زمین بکشد تا به تلفن خود برسد و با خدمات اورژانس تماس بگیرد. وقتی نتوانست کاری از پیش ببرد، شروع به فریاد زدن کرد و کمک خواست. جولی، اهل اینورنس ایالت فلوریدا می‌گوید: فریاد می‌زدم و کمک می‌خواستم. احساس می‌کردم زمان متوقف شده است. من خیلی احساس تنهایی می‌کردم و تازه شروع به دعا کردم. وقتی چنگال هایش را در من فرو می‌کرد، شروع می‌کردم به لرزیدن، آن‌ها را عمیق‌تر فرو می‌برد. واقعاً من را تحت تأثیر قرار داد. خیلی بد بود. با این حال جولی پس از ۱۵ دقیقه تلاش بالاخره توانست به موبایل خود برسد و با آتش نشانی تماس بگیرد که پنج دقیقه بعد به محل رسیدند و با استفاده از قیچی پزشکی توانستند چنگال‌های این پرنده شکاری را از دست او جدا کنند. جولی آسیب دیده سپس به اورژانس بیمارستان رفت و در آنجا واکسن کزاز و شستشوی زخم به او داده شد. از سوی دیگر شاهین به یک مرکز محلی نجات حیوانات منتقل شد. جولی با نگاهی به این حادثه گفت که اکنون با وجود ماهیت دلخراش وقایع، احساس مثبتی دارد. وی گفت: مطمئنم که [شاهین] بسیار ترسیده بود؛ شاهین‌ها و انسان‌ها تعامل زیادی با هم ندارند. او احتمالاً مرا به عنوان یک درنده می‌دید و احتمالاً سعی می‌کرد از خود محافظت کند. من می‌خواستم پرنده را نجات دهم. این زن افزود: من صددرصد [حالا] احساس بهتری دارم، و اگر فرصتی برای انجام مجدد این کار داشتم، احتمالاً این کار را می‌کردم.

پاسخ به

×