پارهشعری از احمد مطر | ترجمه و صدای سهند آقایی
سگ بر دهانم گماشتند و در خونم از نخوت بازار بردگان گشودند؛ فرمانشان روان شد به تخدیر تا ساغرش فروریزد بر هوشیاری عقلم؛ پس چون سلامتم بازیافت، سیل نجاستم غرق کرد؛ و گفتند: در سیاست مداخله مکن! [...] عمارت برافراشتند، و گفتند: اساسش را بردارید! هلا ای سروران! مرا عفو بفرمایید! چهسان به جنبش درنیاید آنکه سرش را یاوه کرده است؟! از دفترِ «پلاکارد» - گزیده شعرهای- احمد مطر | ترجمهی سهند آقایی نقاشی: ناجی علی ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید