مستِ الکل بومه
.
مدام باید مراقب بود "چه کسانی" "چگونه" نسل بعد را تربیت می کنند. نه به آن سخت گیری های عجیب و غریب دهه شصت و نه به رها شدگی فعلی آموزش بدون پرورش! توسعه مدارس غیرانتفاعی که البته با اساس مدرسه غیرانتفاعی مخالف نیستم، مساله آموزش را طبقاتی و مساله پرورش را به رهایی کشانده است. این حس رها شدگی در آموزش و پرورش در بخش های مختلف مشهود است. در نقد و بررسی ها ابتدا یقه معلم را می گیرند که به نظر فقط برای فرار است. ساختار و نظام تربیتی آموزش و پرورش همین است. سیاه مطلق نیست، نیروهای دلسوز و کارآمد کم ندارد اما ساختار پویایی و همرسانی با وضعیت فعلی را ندارد. بسیاری از کاستی ها و خطاها در بخش های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در یک جامعه قابل جبران است هر چند هزینه سنگینی پرداخت شود اما تربیت یک نسل با هویت هیچ قابل جبران نیست. طبق معمول الان این سوال پرسیده میشود خب راهکار چیست و از دست ما چه بر می آید؟ کماکان معتقدم مسئولیت رها شده و واگذار شده امر تربیت که از اختصاصات خانواده است باید به خانواده بازگردد. امر تربیت به خاصیت آموزش مدرن از خانواده ها جدا شد. پایگاه مهم خانواده در ایران معاصر با تبدّل و استحاله روبرو است.
فالو=فالوووووووو
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت