جواد جوان آس و پاسي است كه به دختري به نام بتول علاقه دارد، كه مادرش بيمار است. جواد براي تأمين هزينه درمان و عمل جراحي مادر بتول به قصد دزدي به خانه زني به نام زيبا مي رود و در آنجا متوجه رابطه ي زيبا با مردي به نام خلايق مي شود كه رئيس انجمن محل است. او تصميم مي گيرد به جاي سرقت، از خلايق اخاذي كند. روز بعد جواد به خانه ي خلايق مي رود و او را از درخواستش مطلع مي كند. فیلم فارسی

پاسخ به

×