قصیده فرزدق در وصف امام سجاد (ع) 3

امام سجاد (ع) و خاندان رسالت در قصیده ی فرزدق (3) قصیده ی شاعر عرب... ابوفراس معروف به فرزدق در وصف امام سجاد (ع) سندی است تاریخی... از سیمای زیبای این امام همام داستان از این قرار بود که... در مراسم حج پس از آن که ... هشام (فرزند عبدالملک...خلیفه ششم اموی...) در آن شلوغی طواف... جلو رفته بود برای استلام حجر... ولی موفق نشده بود... از دیدن امام سجاد (ع) که... استلام می فرمایند به راحتی در میان احترام و راه گشودن حاجیان خشمگین شده بود هشام... و وقتی که... پرسیده بود یکی از نزدیکانش در باره ی امام سجاد که... کیست این مرد؟! هشام.... تجاهل کرده ... با خشم.... گفته بود: نمی شناسمش! در این هنگام... فرزدق که بوده در همان نزدیکی... می گوید: من می شناسمش! و بعد فی البداهه... می سراید این قصیده ی زیبا را این است ... ادامه ی بعضی ابیات آن قصیده ی زیبا وَ لَیسَ قَولُکَ مَن هَذا بِضَائِرِه سخن تو [ای هشام] که می‌گویی او کیست؟ [و من او را نمی‌شناسم]، زیانی به او نمی‌رساند و از جایگاهش نمی‌کاهد العُربُ تَعرِفُ مَن أنکَرتَ وَ العَجَمُ چرا که عرب و غیر عرب [ یعنی همه مردم] کسی را که تو نمی‌شناسی، می‌شناسند. کِلتَا یَدَیه غِیَاثٌ عَمَّ نَفعُهُمَا ر دو دست او (ع) دادرس بوده و نیکی و احسان او به همگان می‌رسد یُستَوکَفَانِ وَ لایَعرُوهُمَا عَدَمُ همانند بارانی می‌بارد [و احسان و کرم او جاری می‌شود] و نداری و نیستی به دستان او راه ندارد سَهلُ الخَلیقَةِ لاتُخشَی بَوادِرُهُ او [امام زین العابدین] خوش خو بوده و از خشم او نگرانی وجود ندارد زِینُه اثنَانِ: حُسنُ الخُلقِ وَ الشِّیَمُ و دو چیز او را زینت می‌بخشد: خوش خلقی و رفتار پسندیده. لَو یَعلَمُ الرُّکنُ مَن قَد جَاءَ یَلثِمُه اگر رُکن می‌دانست چه کسی آمده است تا او را استلام نماید، لَخَرَّ یَلثِمُ مِنهُ مَوطِئ القَدَم بر زمین افتاده تا قدمگاه او (ع) را بوسه زند.! هَذا عَلِیٌّ رَسُولُ اللهِ وَالِدُه نامش علی است و پیامبر خدا (ص)، پدر اوست. أمسَت بِنُورِ هُداهُ تَهتَدِی الأُمَمُ ز روشناییِ هدایت اوست که امت‌ها راه صواب را یافته و رهنمون شده‌اند (ادامه دارد این قصیده ی زیبا ببینید در ویدئوی بعدی ) ببینید در این ویدئو و دنبال کنید لطفا! برای دی

ژانر:

پاسخ به

×