فراگمان قسمت ۵۶۱ سریال امانت

ترجمه فراگمان قسمت ۵۶۱ سریال امانت نانا: تو میایی بیرون من میرم زندان.اشکالی نداره این در مقابل کارهایی که برای من کردی هیچه. بلا بدور ولکان: اگه واقعا از تو مخفی کرده بود چی؟ فرید : اونو اصلا نمیبخشیدم چونکه این جوری انگار زندگی دعا رو هم دزدیده بود یامان: این برای تو .از این روزها خاطره بمونه نانا: من فقط کاری که لازم بود کردم دعا: یکم سرم درد میکنه .تو نگران نباش بابا من خوبم ندیم: اینم برا تو آوردم که انتخاب کنی نانا: توام برای خودت کفن انتخاب کن چونکه این کار خوب تموم نمیشه نانا: تموم راههامو بست تنها یه راه چاره برای من گذاشت .شکست خوردم توی یه گوشه گیر افتادم فیلم وسریال