داستان درباره یه دختر و ی پسر هستند ک خواهر برادرند و کلی هم رفیق و دوست دارن همه توی یه مدرسه زندگی میکنن چون میگن خونه ها جایی جز محل سکوت نیستن همینطور ک روز ها عادیه یهو دختر ک همون خواهر هست غیب میشه همه کل مدرسه رو زیر و رو میکنن و... ازحمایت ها کم کم دارم راضی میشم و یه خبر دیگه کسانی ک انتخاب نشدن نگران نباشن چون من قراره از کت توت یه اجازه بگیرم و ی چیزی تو ساکورا بزنم برای قسمت اول ۵۰
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت