نویسنده: سعید دانشمند، دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دیپلماسی ایرانی: تغییر از جمهوری شورایی به اتحادیه کشورهای مشترک المنافع که از آن به فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نام برده می شود، تغییرات بسیار تلخی برای روس ها در سده بیستم بوده که اتفاق افتاده است. در واقع، اضطراب ناشی از اقدامات و رفتارهای غرب در منطق و تفکر روسـی، ریشه در احساس خطر و تصور تهدید سنتی روسیه دارد. اندیشه قدرت بزرگی و تلاش برای تبدیل شدن به یک هژمون منطقـه ای یکی از مولفه های ثابت فرهنگ استراتژیک روسیه در دوران پساشوروی است، و روسیه درصدد نهادینه کردن یک راهبرد دفاعی ضدغربی است. فدراسـیون روسیه همیشه به دنبال این بوده که خود را به عنوان وارث اتحاد جماهیر شـوروی بازنمـایی کند. برای عموم مردم روسیه و نخبگان روس، افول و از کف دادن موقعیت و جایگاه ابرقدرتی در ساختار نظام بین الملل قابل قبول نیست. این کشور در یک دورانی بـا ایالات متحده آمریکا در تمامی عرصه های گونـاگون رقابـت تنگاتنگی داشـته است. با فروپاشى شوروى در سال 1992 ساختار نظام بین الملل دچار تغییر اساسى شد بر این اساس، آمریکا عرصۀ جهانى را براى یکه تازى هموار دید و بوش (پـدر) رئـیس جمهـوری وقت آمریکا، سیاست «نظم نوین جهانى را» مطرح کرد. حال آنکه هدف روسیه ادامه جنگ، اشغال تدریجی بخشی از اوکراین، و غیرنظامی سازی اوکراین، و تضعیف اقتصاد این کشور و اقتصاد اروپاست. و معتقدم که اگر روسیه شروع کننده جنگ نبود، تنها بازنده جنگ بود. از همین منظر بهاء الدین بازرگانی در دیپلماسی ایرانی بیان می کند که گرچه همه در ابتدا از ایستادگی غیر منتظره اوکراین و دفاع شجاعانه مقابل روسیه سخن می گفتند، اما امروز تاب آوری اقتصادی روسیه و سرسختی اش در ادامه جنگ با ناتو، شگفتی و یک مسئلۀ بغرنج را باعث شده، هزینه های سنگینی بر بودجه متحدین غربی بویژه ایالات متحده وارد کرده است. ادامه در لینک زیر D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF-
ژانر:

پاسخ به

×