داغ که داری امشب... شاعر: حسین منزوی _ گوینده: پوریا بهارلو _ شعرِ نامی چون کتیبه. ‌ داغ که داری امشب ای آسمان خاموش؟ : 00:03 داغ کدام خورشید، ای مادر سیه پوش ‌ این سرخی شفق نیست، خون شقیقه کیست که می چکد به رویت از گوش تا بناگوش ‌ طشت زری ست خورشید، گلگون، لبالب از خون تیغ که باز کرده ست خون از رگ سیاووش ‌ این کشته کیست دیگر، ترکیب دب اصغر تابوت کوچک کیست که می برند بر دوش ‌ تا هر ستاره زخمی ست از عشق بر تن تو از زخم های عشقت خون که می زند جوش؟ ‌ نامی که چون کتیبه ست بر سنگ روزگاران یادش اگرچه خاموش، کی می شود فراموش؟ ‌ ماه مرا فرو برد، چاه محاق هشدار ای قافله که افتاد بیرق ز دست چاووش ‌ در قلعه که افتاد آتش که در افق ها از پشت شعله و دود، پیداست برج و باروش ‌
ژانر:

پاسخ به

×