محمد صادق شهبازی (نویسنده و پژوهشگر): : پايگاه خبري تحليلي نيک رو : دانشجویانی داریم که صبح از وحشت خیابان گذشته‌اند، کلاس را تشکیل داده‌اند و سپس در خوابگاه و فضای مجازی با مسائل عجیبی روبرو شده ولی همچنان ایستاده است تا کشور را در مقابل استکبار و هجمه‌ها نگه دارد. دانشجویی که هویت دارد، 12 هفته است دانشگاه را نگه داشته دو جریان تجدد و تحجر می‌خواهند دانشجویان را درگیر لیگ دست دو سیاسی و اجتماعی کنند. متحجران که مدافع وضع موجود هستند، مدام جلوی کارهای درست جنبش دانشجویی سنگ می‌اندازد و مسائل فرعی را جایگزین اولویت‌ها می‌کنند. تجددگرایان و غربگرایان هم همان اساتیدی هستند که بیانیه می‌دهند دانشجویان زندانی را ولو هر کاری کرده باشد آزاد کنید ولی در عین حال آنها را تلکه می‌کنند و از آنها می‌خواهند اسم افراد غیر را در پایان‌نامه‌ها و مقاله‌هایشان بنویسند. دلالان بزرگ اقتصادی و آنهایی که از این وضعیت نفع می‌بردند و همچنین نهادهای فرهنگی کشور در این شرایط کجا هستند؟ می‌خواهند کنار بایستند و وقتی نوبت کره گرفتن شد، ظرفشان را بیاورند! تنها عاملی که جلوی ضرر سهمگین قرارداد FATF را گرفت، دانشجویان مطالبه‌گر بودند. برخی بر سر دانشجویان می‌زنند که جنبش دانشجویی تمام شده و فقط زمان خودشان خبری بوده است! آقایانی که موقع انتخابات یاد دانشگاه‌ها می‌افتند در این دو ماه کجا بودند؟ اغتشاشات امروز در حد و اندازه مسائل اوایل انقلاب و دهه 70 و 80 نیست، آن دوره هم دانشجویان امثال احمدی روشن بودند و قضیه را جمع کردند و بعد وارد عرصه‌های مدیریتی شدند. جویبارهایی از جریان‌های مصلح دانشجویی وجود دارد ولی به هم نمی‌پیوندند تا یک رود بزرگ را تشکیل دهند و مشکل، عدم درک هویت واقعی‌شان از سوی خودشان است. در دهه 60 با وجود مشکلات اقتصادی بیشتر، اعتراض کمتر بود چون تبعیض‌های آشکار وجود نداشت و مهمتر اینکه همه، رویای موفقیت داشتند. جریان تجدد و تحجر به دنبال از بین بردن این رویا بوده و هست؛ باید آن رویای موفقیت را دوباره زنده کنیم. این اغتشاشات جمع خواهد شد کما اینکه بخش اصلی آن تمام شده ولی از الان باید سراغ اصلاحاتی برویم که زمینه‌ساز داخلی همین مسائل بوده‌اند. دانشجویان مطالبه‌گر در همین سال‌ها بسیاری از مشکلات را حل کردند. راهکار حل مشکلات، این فضای جوکری ایجاد شده نیست. امیر حسین غفاریان (فعال دانشجویی): یک جریان به ظاهر زنده در دانشگاه‌ها وجود دارد، نشانه آن همین اتفاقات اخیر است هر چند اتفاقاتی رخ داده که انتظارش را نداشتیم. سوال این است که چرا جنبش دانشجویی نمی‌تواند در کنار رسانه‌ها و سایر بازیگران سیاسی و اجتماعی، کارکرد خود را داشته باشد؟ برخورد دبیرستان‌گونه در دولت قبل با دانشگاه و دانشجو، آسیب بزرگی بود. به محض کوچک‌ترین خطایی آن را پر رنگ کرده و ضریب دادند، به نحوی که دانشجو از فعالیت خود منصرف شود. هنگام تصویب برجام، دانشجویانی به دنبال تبیین ماجرا بودند ولی به یکباره با جریانی روبرو شدند که قضیه را بسته‌اند و هرگونه مخالفتی منکوب می‌شود. با ویرانی‌هایی در حوزه سلامت و نهادهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی مواجه هستیم ولی مسئله در تصویری است که از این مسائل می‌بینیم. عده‌ای این تصویر را یک ساختمان نیمه کاره می‌بینند که از 57 تاکنون باقی مانده و گروهی آن را یک خانه خراب! فرق این دو، داشتن آرمان در خانه نیمه کاره و عدم وجود هیچ امیدی در خانه خراب است. تمام تلاش یک جریان به خصوص غربگرایان آن است که این امید را بگیرند؛ و ما را در این دوگانه قرار دهند که عزت و آرمان‌هایمان را بدهیم و ذلت مقابل غرب و رفاه نسبی به دست آوریم. اتفاقات اخیر نشان داد کسی به فکر دانشگاه‌ها نیست و اگر دانشجویان خودشان به میدان نیایند، کس دیگری کاری برایشان نمی‌کند.

پاسخ به

×