ما درختان سرو یک باغیم، یا دوتا گل که در دو گلدان است ما دوتا؛ شعبه های یک رودیم ما دوتا را دو جسم و یک جان است کبک کاکل زری دری میخواند، تو به بنگاله قند میبردی تو تعارف: که کیک لاهیجان، من تبسّم؛ که توت خِنجان است تکّه‌ها را دوباره وصله بزن هر چه درز است بخیه خواهم کرد پل بزن بین بلخ و نیشابور هر دو اقلیمِ یک خراسان است فرض کن چند سال آینده است شاهراهی بزرگ ساخته‌اند یک سر شاهراه کابل جان، یک سر شاهراه تهران است فرض کن چند سال آینده همدلی مثل سکّه ضرب شود یک طرف روی سرخ افغان و یک طرف نام سبز ایران است آسمان حرف‌ تازه‌ای دارد، ابرها شاعران خوش‌نامند ابرها هم بهانه می‌خواهند، نوبت شعر «باز باران» است

پاسخ به

×