حافظ غزل شماره ۲۷ خوانش غزل بیست و هفتم ببین و بشنو... در اینجا: در دیرِ مغان آمد، یارم قدحی در دست مست از می و میخواران از نرگسِ مستش مست در نعلِ سمندِ او شکلِ مهِ نو پیدا وز قدِ بلندِ او بالایِ صنوبر، پست آخر به چه گویم هست از خود خبرم، چون نیست وز بَهرِ چه گویم نیست با وی نظرم، چون هست شمعِ دلِ دمسازم، بنشست چو او برخاست و افغان ز نظربازان، برخاست چو او بنشست گر غالیه خوش بو شد، در گیسویِ او پیچید ور وَسمه کمانکش گشت، در ابروی او پیوست بازآی که بازآید عمرِ شدهٔ حافظ هرچند که ناید باز، تیری که بِشُد از شست آورده ام با شرح مختصری... لطفا کلیک کنید بر روی این لینک و ویدئو را ببینید: ( برای دیدن همه ی ویدئو های من ...ببینید:) Aparat.com/ahmadsh55 ممنونم که... می بینید... و با فشردن مربع قرمز زیر ویدئو... در آپارات... دنبال می کنید... و با فشردن علامت قلب...می پسندید! و در گروه ها...و برای دوستان... به اشتراک می گذارید! در ایتا هم ببینید در: ممنونم! # دیوان_حافظ # غزلیات_حافظ # غزل_۲۷_بیست_هفتم # حضور_خدا_فراق # عشق_عرفان # حافظ_شرح_غزل # عرفان_معرفت #حضرت_عشق

پاسخ به

×