نقدی بر فیلم کوتاه بلع

بلع به کارگردانی حسین ترک‌جوش داستانی قابل دفاع دارد که در حال زخم برداشتن از دفاعیات خود در مدیوم سینما است. فیلم با یک عشق آغاز می‌شود، ژولیتِ در آن را می‌بینیم اما رومئو کجای قصه است؟. بزرگترین نقطه ضعف فیلمِ کوتاهی که در آن مهدی کوشکی و سارا حاتمی بازی کرده‌اند، نداشتن پیرنگ فرعیِ همسو با پیرنگ اصلی خود است. «بلع» به تماشاگر اجازه نمی‌دهد نتیجه‌گیری درستی داشته باشد. مرگ به خاطر چه یا که بوده؟ دختر عاشق بوده؟ کاربرد اساسی آن روسری چیست؟ و... داستان رگ و ریشه‌اش در ذهن نگارنده جاری است و ما این جریان سیال ذهنی را که به شدت مابه‌ازای بیرونی دارد تنها در ترانه‌ی محلی‌ای که دختر پدر مرده بر سر جنازه‌ی او می‌خواند می‌بینیم. محمودی‌ها در سری فیلم‌های «چند متر مکعب عشق»، «مردن در آب مطهر» و «آخرین تولد»، چنین واکنش‌هایی به اجتماعِ جنگ‌زده‌ی افغانستان نشان داده‌اند؛ حال سوالی که باید از مولف «بلع» داشت این است که فیلم کوتاه شما چه چیزی اضافه‌بر گفتمانی که در این چند فیلم دیده می‌شود، روایت می‌کند؟. تله رسانه‌ای سینما و تولید در آن فریب دهنده است. سینما مدیومی است که در قالب‌های مختلف فرصت‌های متعددی برای تولید محتوا به سازندگان می‌دهد؛ اما سوال اینجاست که این قالب‌ها تا چه اندازه به ساختار و داستان در سینما نزدیک هستند؟ و...برای مطالعه ادامه متن از لینک زیر استفاده کنید.