احمد رکسا و پدرش، زمانی که در یک روز پاییزی دست به دست هم قدم می‌زدند، سگ جدیدی به نام فرانکلین پیدا کردند. این سگ جوان و زیبا به سرعت عضو جدید خانواده آن‌ها شد و با حضورش جویای شادی و سرمایه آن‌ها شد. از آن پس، زندگی آنها پر از شادی و خنده شد و فرانکلین به یکی از بهترین دوستان آنها تبدیل شد.
ژانر:

پاسخ به

×