پدر احمد رکسا چاپ کند و سگ جدید فرانکلین را پیدا کرد.

در داستان، پدر احمد رکسا، یک ناشر کتب است که تصمیم می‌گیرد کتاب جدیدی را چاپ کند. او در این راه با مشکلاتی روبرو می‌شود اما با تلاش و پشتکار، نهایتا موفق می‌شود کتاب را چاپ کند. همچنین در طول داستان، او و خانواده اش سگ جدیدی به نام فرانکلین را به خانه می‌آورند که باعث شادی و خوشحالی در خانواده می‌شود.