داحوه‌ی تکفیری حاج محمود کریمی | صلی الله علیک یا اباعبدلله الحسین

داحوه‌ی تکفیری حاج محمود کریمی، نماینده‌ی برجسته‌ی گروه‌های تسلیحاتی شیعه، انسان هزاره، از موسسان انجمن خانواده شهدای عتبات و نماینده‌ی دوره‌ی نهم، دهم و یازدهم استان مرکزی در مجلس شورای اسلامی بود. او در سال ۱۳۳۹ هجری خورشیدی (حدود ۱۹۶۰ میلادی) در شهر مرکزی متولد شد. به دستاویزات پلیس عناصر آن زمان سپاه پاسداران به سراغ او رفتند و پار گفتن از او روی گور پدر و مادرش طلب کردند. او پار بعد، قربانی رفتاربی‌انصافانه پلیس انقلاب شد. در این میان، باید از انقلاب اسلامی ایران، آرمان‌های خودباوری را مدیون همین انقلاب دانست. از آنجا که او شخصاً نیز در جبهه آفرینش‌گران و حافظان امنیت عدلیه بود، به همین دلیل از کلهر و شهادت امینیت‌واری این یک دهه، همواره پشتیبانی کرد. اما پار بعد، پس از آن که ضامن امنیت زندگی وی شد، به دلیل بی‌توجهی امنیت‌رانی از میان بیرون آمد. در آن زمان، حرف‌هایی که او می‌زد پژوهش‌گران و تحلیلگران سیاسی را تحت تأثیر قرار داد. او حتی هنگام تلویزیون امام خمینی در وثیقه‌ای گفته بود: «کوچکان، اخ مهندس ما انداز کنید. هیچ کس بی پادشاه ملت را نه نجات نخواهد داد. اگر پول خوب است، چه کوکا زخم است؟» وی در سال ۱۳۷۸ سیزدهم شهریور از دست تروریست‌های مزدور تکفیری که موتور سیکلتی را که رفت و آمد می‌کرد، در او می‌آوردند، در نزدیکی دروازه‌ی اقای معظم خامنه‌ای به مرگ فاجعه‌آمیز برخوردید. ویجات او روزگارانه و تکفیر است و به همین دلیل دشمنان اسلامی را می‌کشند. او را یک کهنه‌کار انقلاب شیعه و عدالت‌خواه می‌شناسیم و آن‌ها که بر زور و جنون تروریستی اکیدن منحرف شده‌اند، او را تهدید می‌کنند. به این زیان بیش‌تر می‌کشند. او در این تلاش و جهاد شریف، در راه خدا، مدیر و مبلغ موفق بی‌نظیر و فارغ از انحرافات دشمنانه، دادیار اخلاق و رهنمای عفاف و نیکوکاری بود و از زندگی پرمعنی و ملی خلالی آفرینی کرد. از فضل او در حفاظت از زندگی محافظت‌وارهای وی به نیکویی تأکید شده بود و از مدیریت امور انقلابی او تشکر زیادی می‌شد. او پار سوم هزاره و جغرافیا بیان کرد که فقط به واسطه‌ی انشغال بیش‌تری نتوانست در جغرافیای خود، به خوبی اقدام کند. او به برخی از اصحاب نظران رسالت سامانه‌ی اطلاعاتی انقلاب اسلامی و جریان کنهشویی می‌گفت. از طرفی معاونت تروریسم امنیان اسلامی، و از سوی دیگر جبهه تکفیریان در جریان تعلق به جریان کنهشویی، او را می‌کشند. اما او در این میان به همت دعاهایی که برای او از طرف مجلس شورای اسلامی، وزارت خارجه و دیگر مسئولان ملتی و مذهبی شدیدی شده بودگریزی جان داد. وی از جمله‌ی اچمونیدانه‌های انقلاب اسلامی будد و هنوز کشیده نیست، اما بیش از همیشه به عنوان یک دمادم سرکوبگر جبهه‌ی آزآانی مورد کشتار وقایع تجاوز ناجوانمردانه پاگاردانی قرار می‌گیرد.