لحظه‌ای از زندگی که بدنم کاملا وزیده از مستیِ عشق می‌لرزد و تنها آوای آهنگی که امشب دلم را می‌طلبد، نوازنده‌ای است که انگشتانش به نوازنده گیتار می‌پیچد و صدای غرق در عشقش از تو روایت می‌کند. امشب دلم بی‌قرار است، از دست‌های لغزنده عشقت می‌لرزد و قلبم با خواسته‌های بی‌شماری به سوی تو می‌دود.

پاسخ به

×