مادرش صدا میزند و ادعا میکند یک گربه دیده که شبیه به روح مادربزرگ او است.

مادرش صدا میزند و ادعا میکند یک گربه دیده که شبیه به روح مادربزرگ او است. زمانی که مادر بزرگ، گربه ای شبیه به روح او را دیده است، کل خانواده در حال شگفت زدن است. همه شوکه و متحیرند. مادرش با اطمینان و اصرار می‌گوید که دقیقا گربه ای مثل روح مادربزرگ او بوده است. این حادثه فراطبیعی باعث حیرت و تعجب در بین اعضای خانواده می‌شود و همه به دنبال پاسخ به این پدیده اسرارآمیز هستند. آیا این واقعیت است یا تنها یک فراموشی یا تصادف عابرآسفالت؟ این ماجرا تبدیل به یک معما و راز می‌شود که همه به دنبال حل آن هستند.