رقص خون(سردار سلیمانی)رقص خون(سردار سلیمانی) رهید از نفس خود رقصی نمود اوجهید و دست کوبان بر سرِ دارچو مردان غوطه ور گردید در خونبخود لرزید هستی ، شد عزادار ❖ فرهنگ و هنر نظرات گزارش اشتراک عضویت ارسال گزارش برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت کد اشتراک گذاری در وب