دوایت، یکی از افراد درجه یک نیگان، پس از بلاهایی که نیگان بر سر او آورد، تصمیم به همکاری با ریک می‌گیرد. از این رو، نقشهٔ موقعیت تمام پایگاه‌های ناجی‌ها را به ریک می‌دهد. ریک و گروهش، در هشت قسمت ابتدایی فصل، تمامی پایگاه‌های ناجی‌ها را به جز پایگاه اصلی نیگان نابود می‌کند. اما نیگان در حرکت غافل‌گیر کننده‌ای، وقتی ریک در الکساندریا نبود، به آنجا حمله کرده و الکساندریا را بمباران می‌کند. اما کارل، پسر ۱۴ سالهٔ ریک تمامی ساکنین الکساندریا را به فاضلاب‌های مخفی زیر شهر می‌برد و نجات می‌دهد. او در روز قبل، توسط زامبی گاز گرفته می‌شود و نهایتاً آن شب، وقتی وصیت‌نامه اش را به پدرش داد، وقتی تمام افراد الکساندریابه خصوص دریل برای کارل که پسری بسیارقوی ودوست داشتنی بودناراحت بودند فاضلاب راترک کردندومیشون وریک ماندندوکارل را ازفاضلاب خارج کردندوصبح که شد کارل باکلت خودش خودش را کشت وریک آن را در الکساندریا خاک کرد وکلت اورا به عنوان یادگاری تک پسرش نگاه داشت. ریک که حالا خون‌خوار و سنگدل شده، همهٔ افراد الکساندریا و کینگدام را که تمدن‌های نابودشده هستند، به هیلتاپ می‌برد و همه برای مبارزهٔ نهایی آماده می‌شوند. در این بین، گوین، یکی از رهبران ناجی‌ها نیز کشته می‌شود. سایمون، دست راست نیگان هم با طرز فکر و عمل نیگان دچار مشکل می‌شود و برخلاف خواستهٔ او، تمام افراد تمدن سطل‌آشغالی‌ها را می‌کشد. او همچنین وقتی ریک، با نیگان در حال مبارزهٔ تن به تن بود، به کمک نیگان نیامد و به همه گفت که او مرده. اما نیگان از آن مبارزه جان سالم به در می‌برد و پس از رها شدن از دست رهبر گروه سطل‌آشغالی‌ها، جیدیس، به پایگاه بر می‌گردد و سایمون را می‌کشد. همچنین از خیانت دوایت باخبر شده و بدون اینکه به او اط

پاسخ به

×